رب النوع حلقه

بر مدار روزمرگی‌ها، راهی جز روشنگری نداریم...

رب النوع حلقه

بر مدار روزمرگی‌ها، راهی جز روشنگری نداریم...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عید» ثبت شده است

برگرد ای توسل شب زنده دارها
پایان بده به گریه ی چشم انتظارها

از یک خروش ناله ی عشاق کوی تو
«حاجت روا شوند هزاران هزارها»

یک بار نیز پشت سرت را نگاه کن
دل بسته این پیاده به لطف سوارها...

ما را به جبر هم که شده سربه زیر کن
خیری ندیده ایم از این اختیارها

باید برای دیدن تو «مهزیار» شد
یعنی گذشتن از همگان «محض یار»ها...

یک بار هم مسیر دلم سوی تو نبود
اما مسیر تو به من افتاده بارها

شب ها بدون آمدنت صبح ظلمت اند
برگرد ای توسل شب زنده دارها

این دست ها به لطف تو ظرف گدایی اند
ای ایّها العزیز تمام ندارها

 

۰ نظر ۰۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۵۶
روزنه ..

من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم                        تو می‌روی به سلامت سلام من برسانی

 
 
پ.ن: چه اتفاق خوبی بود این تقارن زمانی. چراکه این‌بار علاوه بر سال‌های گذشته که از یکدیگر طلب می‌کردیم کنار «یا مقلب‌القلوب»گفتنتان، کنار «حول‌الحالنا»یتان یاد ماهم باشید، این‌بار می‌گوییم کنار «یا من ارجوه‌»زمزمه کردنتان یاد ماهم باشید.
 
عیدتون مبارک 
۰ نظر ۲۹ اسفند ۹۷ ، ۱۷:۱۷
روزنه ..