رب النوع حلقه

بر مدار روزمرگی‌ها، راهی جز روشنگری نداریم...

رب النوع حلقه

بر مدار روزمرگی‌ها، راهی جز روشنگری نداریم...

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب» ثبت شده است

  • «من پسر زنی هستم که با دست‌هایش از بز‌ها شیر می‌دوشید» این را به عرب بیابانی گفت. عرب بیابانی از هیبت پیامبری که همه ی قبایل به او ایمان آورده بودند، لکنت گرفته بود. آمده بود جمله ای بگوید و نتوانسته بود و کلماتش بریده بریده شده بودرسول الله از جایش بلند شده بود. آمده بود نزدیک و ناگهان او را در آغوش گرفته بود؛ تنگ تنگ. آن طور که تن‏شان تن هم را لمس کند. در گوشش گفته بود: «من برادر تو ام»، «اَنَا اَخُوک» گفته بود فکر می‏کنی من کی ام؟ فکر می‏کنی پادشاهم؟ نه! من آن سلطان که خیال می‏کنی نیستم. «من اصلاً پادشاه نیستم» «لَیسَ بمَلک» من محمّدم. پسر همان بیابان هایی هستم که تو از آن آمده ای. «من پسر زنی هستم که با دست هایش از بزها شیر می دوشید.» حتی نگفته بود که پسر عبدالله و آمنه است. حرف دایه ی صحرانشینش را پیش کشیده بود که مرد راحت باشد. آخرش هم دست گذاشته بود روی شانه ی او و گفته بود: «آسان بگیر، من برادرتم.» مرد بیابانی خندید و صورت او را بوسید: «عجب برادری دارم».



۰ نظر ۰۴ آذر ۹۷ ، ۱۸:۰۰
روزنه ..
«...
حورا صدر: بی‌بی جون وقتی باردار بودند سربابا، در خواب می‌بینند که انگشتری از دستشان می‌افتد و گم می‌شود و دست می‌کشند پیدا می‌کنند. 
طاهره صدر: من شنیده‌ام پدرم در تمام سال‌هایی که قم بودند دوبار با حضرت معصومه دعواشان شده بود، یکی‌اش وقت تولد برادرم آقا موسی بوده. چون برادرم خیلی سخت دنیا می‌آید و جان بی‌بی در خطر بوده، بعد پدرم می‌روند حرم و بعد از زیارت می‌گویند: بی‌بی جون، اگر یک مو از سر بی‌بی و بچه‌اش کم شود، من شکایتتان را به برادرتان می‌کنم.
..»
 
اولین حسی که پس از خواندن کتاب به من القا شد، چیزی جز این نبود که نه خود امام  و نه خانواده‌شان اهل این دنیا نیستند. در خواندن هر روایت، علی‌الخصوص روایت فاطمه صدرعاملی، حس می‌کردم این انسان‌ها چقدر برایم آشنا و صمیمی هستند. گویی که خودم عضوی از این خانواده دیده می‌شدم و گرمای وجودشان از لابه‌لای کلمات به من نیز منتقل می‌شد. 
سابقا جسته گریخته از متون امام موسی صدر مطالعاتی داشتم و علقه‌ی ضعیفی نسبت به ایشان در خودم یافته بودم. اما بعد از خواندن این کتاب آن‌هم به‌قلم توانمند حبیبه جعفریان حب امام موسی صدر در دلم بیش از پیش جان گرفت. 

پ.ن: به تمامی دوستان پیشنهاد می‌شود این کتاب که در عرض یک‌روز قابل خواندن است، مطالعه شود. کتابی در سبک کتاب‌های نیمه‌ی پنهان ماه که با تلاش حبیبه جعفریان، همراه با نثری روان و گویا گردآوری شده. 
۰ نظر ۲۴ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۰:۴۸
روزنه ..